نویسنده : مصطفی
تاریخ : چهار شنبه 18 آبان 1390
|
از کبوترپرسیدم : زندگی چیست؟ پرهایش را تکان داد و جواب نداد
ازدریا پرسیدم:زندگی چیست؟ خروشید و جوابم را نداد
ازآفتاب پرسیدم:زندگی چیست؟ غروب کرد وجوابم را نداد
ازانسان پرسیدم:زندگی چیست؟ گفت: زندگی خون دل خوردن است اولش عشق وبعد مردن است
نظرات شما عزیزان:
خدا نکنه زندگی اینجوری باشه
زندگی شهد گل است...
زندگی شهد گل است...
setare
ساعت15:19---19 آبان 1390
ما آدم ها
بعضی هایمان خیلی زود میمیریم ،
اما آن ها که زنده می مانند بیشتر میمیرند
بعضی هایمان خیلی زود میمیریم ،
اما آن ها که زنده می مانند بیشتر میمیرند
:: موضوعات مرتبط: عارفانه، متن عارفانه، ،